جنگ روانی آمریکا و صهیونیست ها برای فرار از انتقام

پایگاه رهنما:

روزهاى ریاست جمهورى احمق ترین رئیس جمهور آمریكا رو به پایان است. از طرفى نتانیاهو نیز در اداره دولت نیم بند خود براى سومین بار شكست خورده وپارلمان( کنست) این رژیم غاصب منحل شده است. این دو نفر ، عریان ترین و روشن ترین نماد درماندگى آمریكا و صهیونیسم را این روزها به تصویر کشیده اند.غوغاى خبرى حمله به كشورهاى محور مقاومت یكى از ترفندهاى لاپوشانى این گرفتارى است. لذا تحرکات نظامی و امنیتی و سیاسی اخیر آمریکا در عراق و منطقه در چارچوب دیپلماسی اجبار،  قابل تحلیل است. به این معنا که این تحرکات و بعضاً جابجایی نیرو و تجهیزات نه با اهداف تهاجمی که عمدتاً با اهداف بازدارندگی و ایجاد هراس صورت می‌گیرد. از هم اکنون تا 20ژانویه دو هفته دیگر یعنی روزى كه ترامپ باید با عصبانیت كلیدهاى كاخ سفید را به جو بایدن 80 ساله تحویل بدهد، باقی مانده است.  نتانیاهو نیز در این روزها، حال و روز خوشى ندارد. از سویى ، شاهد تظاهرات مداوم شبانه در جلوى كاخ خود است و از سوى دیگر، دولت نصفه و نیمه اش به همراه كنست (مجلس) براى سومین بار منحل شده است. در همین حال برخى اخبار حكایت از تحركات نظامى آمریكا و رژیم صهیونیستى در منطقه دارد.

خبرهایى كه مى گوید؛ آمریكا با بمب افكن هاى «ب 52» و ناوهاى این كشور آرایش جنگى گرفته است و احتمال حمله به هدف یا اهداف اقتصادى یا هسته اى ایران افزایش یافته است. روزنامه صهیونیستى "هیوم " گفته است؛ یك زیر دریایى تهاجمى آمریكا به همراه دو ناو جنگى وابسته به نیروى دریایى آمریكا به سوى خلیج فارس روانه شده اند. ارتش تروریستى آمریكا اعلام كرده است كه زیردریایى «یو اس اس جورجیا» قادر به حمل 154 موشك تاماهاوك و انتقال 66 نیروى ویژه است. دو ناوشكن «یو اس اس پورت رویال» و «یو اس اس فیلیپین» این زیر دریایى را همراهى مى كنند.

برخى اقدامات مشكوك از قبیل حمله راكتى به سفارت آمریكا در بغداد-كه محكومیت گروه هاى مقاومت در عراق را درپى داشت- نیز بر ضریب برجسته سازى این اخبار مى افزاید. این تحركات البته، از سوى آمریكا چیز جدیدى نیست، اما یك خبر، تقریباً تازگى دارد! در همین حال كانال 11 تلویزیون رژیم صهیونیستى خبر از عبور یك زیر دریایى این رژیم از كانال سوئز به سمت آب هاى ایران مى دهد. فرمانده ارتش تروریست هاى صهیونیست نیز از آمادگى اش براى پاسخ به ایران مى گوید.

در شرایط كنونى این اخبار و ده ها خبر كوچك و بزرگ از این قبیل توسط امپراطورى رسانه اى غرب در حال انتشار وسیع است. در شبكه هاى اجتماعى و كانال ها و گروه هاى خبرى نیز امواج خبرى مزبور به حركت درآمده است. آیا به راستى ترامپ و نتانیاهو دست به اقدام نظامى، خواهند زد؟

• در این باره دو نظر عمده وجود دارد:

اول-كسانى كه بر این باورند این اقدام در فاصله دو سه هفته آینده انجام خواهد شد. این گروه سه گونه دلیل براى این اقدامات، دارند:

1-  اقدام تلافى جویانه ؛ عده اى معتقدند این حملات به نوعى تلافى شكست هاى ترامپ از رقباى خود خواهد بود. در واقع ترامپ كه در داخل آمریكا راهى براى مقابله نیافته است، دریك اقدام انتحارى مى خواهد دولت آمریكا را در حال درگیرى در یك شرایط جنگى و پرحادثه تحویل دهد و ضرباتى را كه از رقبا خورده است را جبران كند.

2- اقدام انتقام جویانه؛ برخى بر این باورند كه آمریكا از هزینه 7تریلیون دلار ادعایى ترامپ هیچ طرفى نبسته و در همه سناریوهاى طراحى شده در غرب آسیا شكست خورده است. عامل اصلى این شكست كسى جز ایران و همپیمانانش در جبهه مقاومت نیستند. از آنجا كه دولت بایدن، اراده اى براى این اقدام ندارد، باید تندروهاى ساكن كاخ سفید در فرصت باقیمانده كارى كنند تا مسیر خشونت و درگیرى ادامه یابد.

3- اقدام پیشدستانه؛ اما گروهى مى گویند که آمریكا و رژیم صهیونیستى دست به اقدامات و حملات نقطه اى و محدود خواهند زد تا جلوى سیلى سخت ایران رابه جهت شهادت حاج قاسم سلیمانى و دكتر فخرى زاده بگیرند.

• هیاهو براى هیچ!

در مقابل نظر دیگرى وجود دارد كه به صواب نزدیك تر است و آن اینكه :

اولاً-آمریكا و رژیم صهیونیستى همواره در پى حمله به ایران و كشورها و گروههاى مقاومت بوده و هستند. به باور جریان انقلاب، گزینه حمله به ایران، حتى براى یك لحظه از روى میز هیچ رئیس جمهوری از آمریكا برداشته نشده است. لكن نه ایران امروز ایران سابق است و نه كشورها و گروه هاى مقاومت، مانند گذشته هستند. در واقع آمریكا جرأت حمله به ایران را ندارد.

ثانیاً-در هر حال، امكان یك یا چند عملیات تروریستى مانند ترور بزدلانه و شبانه سردار دل ها و ابومهدى المهندس و دكتر فخرىزاده وجود دارد كه اساساً، نشان از ضعف و زبونى و درماندگى دشمن دارد.

ثالثاً- آمریكا و رژیم صهیونیستى مى دانند كه حمله به ایران، منطقه را یكپارچه آتش خواهد كرد و اولین نتیجه آن نابودى تل آویو و حیفا و انسداد بزرگترین آبراهه هاى راهبردى جهان (خلیج فارس و باب المندب) خواهد بود و آمریكا و اروپا نه در غرب آسیا ، بلكه در دل آمریكا و اروپا منافع خود را در خطر خواهند دید.رابعاً- این سروصداها و جوسازى ها با سه هدف عمده انجام خواهد شد:

• این اقدامات برای سرپوش گذاشتن روى شكست هاى راهبردى استكبار جهانى در غرب آسیا است كه آبرویى را براى آمریكا باقى نگذاشته است. امروز هیچ كشور وابسته به غرب و هیچ جریان و عنصر وابسته، اعتماد و باورى به آمریكا ندارد. آنچه آنان را در این اردوگاه نگاه داشته است، فقدان پشتوانه مردمى در بین مردم این كشورها است. طبعاً آمریكا براى دلگرمى نوكران خود دست به جنگ روانی زده و خواهد زد.
• گسترش دوگانه كاذب یا جنگ یا مذاكره براى تنفس مصنوعى دادن به جریانات غربگرا در داخل كشور و تزئین شیطان از چهره كریه دولت دموكرات جوبایدن به عنوان یك چهره صلح طلب. در واقع اكنون و در دو هفته باقیمانده تا دولت بایدن، فضایى از جنگ هراسى را بر منطقه حاكم مى كنند تا با آمدن بایدن او را به عنوان یك منجى صلح طلب معرفى كنند كه آرامش و گشایش را به همراه خود آورده است.
• فضاسازى براى جلوگیرى از سیلى سخت ایران. واقعیت این است كه این روزها آمریكا و رژیم صهیونیستى و عربستان و امارات، در كابوس حملات موشكى و پهپادى و سایبرى ایران و همپیمانان منطقه اى او به سر مى برند. دست برتر انصارالله یمن، اقتدار رو به افزایش حزب الله، تولد و تكثر گروه هاى مقاومت در عراق و قدرت روزافزون حشدالشعبى و آمادگى شگفت انگیز حماس و جهاد اسلامى، بعلاوه قدرت پنهان مقاومت در پاكستان و افغانستان و... دشمن را آشفته و درمانده كرده است. طبعاً تنها دستاویزآنها در این شرایط ، جنگ رسانه اى و روانى است.

خلاصه اینكه؛ در شرایط كنونى اگرچه حملات نقطه اى و كور دشمن بعید نیست اما آنچه در رسانه هاى بیگانه و پیاده نظام داخلى آنان از جنگ هراسى و تحریم هراسى مشاهده مى شود بیشتر بازى رسانه اى است با اهدافى كه در بالا گفته شد. البته ممكن است آمریكا با برخى خرابكارى ها در كشور خودش یا كشورهاى دیگر بخواهد تقلایى كند اما حمله به ایران در حال حاضر بعیدتر از هر زمانى است. لذا باید  همان فرموده رهبر حکیم و روشن ضمیرمان را تكرار كنیم: «نه جنگ مى شود و نه مذاكره مى كنیم.» تنها راه مقاومت فعال و هوشمندانه است.